دسته : -زبان و ادبیات عرب
فرمت فایل : word
حجم فایل : 101 KB
تعداد صفحات : 30
بازدیدها : 600
مبلغ : 1000 تومان
خرید این فایلمعرفی و بخشهایی از متن مقاله تحقیقاتی بررسی نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات
بدون شک ادبیات کهن و غنی مابا قصه های دلکش و نظم و نثر دل پذیر و داستان های پر از طنز و زیبا و کنایه های دل نشین در میان ادبیات جهان مقامی شامخ و جایی ممتاز و برجسته دارد.
در بین داستان ها و اسطوره ها، شاهکارهایی وجود دارد که از ویژگی های آثار مذکور، حماسه های ملی و شورانگیزی است که نتایجی مفید و شادی بخش و امیدوار کننده دارد که داستان های و قصه ها به آنها ختم می شود و خواننده را به زندگی امیدوارتر و در مواجه با مشکلات و ناملایمات استوارتر می نماید.
این از خصوصیات ادبیات کهن ما است که چون میراثی گران بها به دست مردم با فضل و دانش ما رسیده و حفظ و حراست از آن وظیفه ی هر فردی فرهنگ خواه و ادب دوست است. در این داستان ها که بیش از هزارها سال دارند از پرندگان و مرغانی نام برده شده که یا در اصول چنین پرندگانی وجود نداشته اند و یا چیزی بوده اند که در طول زمان به خاطر سینه به سینه نقل کردن آنها چهره عوض کرده و تغییر ماهیت داده اند و یا به طور کلی ساخته و پرداخته ی فکر نویسنده و حماسه سرا بوده است...
گل : در ادبیات ایرانی همواره گل مظهر حیات و طراوت بوده است و نقشی کلیدی در ادبیات ایفا می کرده است هر جا که سخن از لطافت و زیبایی است لاجرم از گل نیز سخن می رود.
گل در معنای کنایی خود شاهد و آرزو است که زیبایی و دلربایی معشوق را یادآوری می کند گل سرخ، با پلک های بسیارش، یعنی با گل برگ های بسیار زیبا، لطیف و معطرش آدم را به خواب، آرامش و رهایی می خواند. از این نظر گل سرخ، نماد اشتیاق به صلح و رهایی است. اما شکوه اش، نماد نیرو و زندگی نیز هست، آن چنان که شوق اوست تا خواب ِ هیچ کس نباشد. به این ترتیب در گل سرخ تنشی بین لطافت و نیرو جریان دارد و به این معنا تضاد ناب محسوب می شود. شاید بشود گفت در ترکیب ِ زیبای گل سرخ، تنش ِ زندگی ِ ما انسان ها میان اشتیاق به آرامش و غریزه برای غنای زندگی، بطور نمادین ممزوج شده و حضور می یابد....
: کمتر عرصه ای از فرهنگ این سرزمین را می توان یافت که با اسب مرتبط نباشد، از کهن ترین ایام تا تحولات دو سده اخیر، از ان دوره که ابتدا شکار می شد و سپس به جرگه دام ها اضافه گشت و آنگاه به میادین کارزار ره یافت و به جا به جا کردن اقوام پرداخت. اسب در آغاز در نزد ایرانیان مقدس نماد بزرگی شناخته می شد دوست و غمگسار شاهزادگان و مظهر صفات برگزیده انسانی و نماد قدرت و بزرگی بود، با شکوهترین آتشکده زرتشتیان را آذر گشتسب نام نهادند که به معنی آتش اسب نر است. هرودوت می نویسد اسب ماده در دوران قدیم شهرت بسیار داشت و ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را به فرزندان خود می آموزند راست بنشین و راست بگو و راست بیانداز، در جای دیگر آورده است که از مراسم کهن آنان قربانی کردن اسبان در نزد خدایان بوده است در اسناد تاریخی که از آغاز استیلاء و چیرگی کاسیان بر بابلی ها حکایت می کند از اسب نام برده شده است؛ همچنین نقوشی بدست آمده است که نقش حیوانی اساطیری شبیه به اسب بر آن دیده می شود...
خرید و دانلود آنی فایل